Content
اهل این کیش، بهوسیلهٔ شیخ عدی بن مسافر اموی که عوام وی را «شیخ عدی» مینامند مسلمان شدند. بعضاً گفته شدهاست که ایشان بدلیل تشابه نام یزید با کیش خود او را امام و قدیس خود دانسته و حتی به مقام خدایی رسانیدهاند. دو حالت فوق مورد انطباق با گفته قرآن نيستند، زيرا آيات قرآن اصرار دارند بر اينكه آنان اهل كتاب بوده و در رديف يهوديان و مسيحيان و زرتشتيان قرار گرفته اند. مسلماً نظر شارع مقدس در اين آيات بر گروههاي موحد و مومن به خدا قرار دارد. در غير اين صورت مي توانست آنها را اهل شرك خطاب كند. علي اكبر دهخدا بعد از تاييد عبري بودن اين واژه، صابئين را از ريشه ص – ب – ع و به معناي فرو رفتن در آب مي داند.
- محمدکاظم، عالم آرای نادری، ج۳، ص۱۰۳۷، به کوشش محمدامین ریاحی، تهران، ۱۳۶۴ش.
- ج- نيروانه و سنسارَهْ ديگر فرقي با يكديگر ندارند.
- 2- بودا، روشني يافته و آزاد، خود را يكسره از هر موجود آزادي نيافته متفاوت ميداند.
- پيشنشين نه ميكشد، نه سبب كشته شدن موجود زنده ميشود، با آناني كه ميكشند همداستاني نميكند، از آزار موجودات، خواه توانا و خواه ناتوان، پرهيز ميكند.
خانه های قدیم از فقیر تا کاخ اغنیا را بازدید می کردم. آب انبارها، مسجدها، زیارتگاه ها، دره ها، رودخانه ها، چشمه ها، آبشارها، کوه ها، بیابان ها، روستاها… در تمام آنها سعی داشتم کسی را بیابم به خصوص پیران موی سپید کرده. سخنان آنها، لهجه های شیرین، خاطرات جالب، نقل قول از پدربزرگشان همه لذت بخش بود. مفاهیم گفتارشان، اشعارشان همه تاریخ نانوشته آداب و رسوم و هویت رو به فراموشی بود.
کسروی، احمد، تاریخ هجده ساله آذربایجان، ج۱، ص۶۷۲، تهران، ۱۳۵۳ش. کسروی، احمد، تاریخ هجده ساله آذربایجان، ثبت برند ج۱، ص۶۰۴، تهران، ۱۳۵۳ش. کسروی، احمد، تاریخ هجده ساله آذربایجان، ج۱، ص۶۰۲-۶۰۴، تهران، ۱۳۵۳ش.
معرفی کتاب شب شیطنت اثر دن گاتمن برای کودکان
فرزانه از زندگي ناپاك دوري ميكند همچنان كه از تودهاي زغال افروخته، اگر نميتواند زندگي پاكدامني را زندگي كند، نبايد گذاشت كه به همسر ديگري تجاوز كند. لقب چنين رفته ( agata – Tath ) را بعدها در زمينه ثبت تغییرات شرکت هايي نيز به كار بردهاند كه بيمعناست. در اين موارد، اين كلمه را بايد «آن كامل» يا «انسان كامل» ترجمه كرد. Asaka – up (پيشنشين)، آن دسته از بودايياني كه «رهرو» نبودند و به «انجمن» نميپيوستند.
این استان، از شمال به دریای کاسپین و کشور آذربایجان، که از طریق آستارا با آن دارای مرز بینالمللی است، از غرب به استان اردبیل، از جنوب به استان زنجان و قزوین و از شرق به استان مازندران محدود میشود. مساحت گیلان ۱۴٬۰۴۴ کیلومترمربع و جمعیت آن طبق سرشماری ۱۳۹۱، ۲٬۴۸۰٬۸۷۴ نفر است. درباره شهر تهران کتاب های بسیاری نگاشته شده است که همه آنها در نوع خود ارزشمندند. اما هر کدام به موضوعی ویژه پرداخته اند و اغلب مربوط به دوره یا زمانی محدود است و قلمرو هر کدام نیز فرق می کند و بیشتر به محدوده مسکونی بسنده شده. بعضی رمان گونه و فاقد فهرست و منبع و غیر مستند است و کتابی جامع که تاریخ تهران بزرگ (مجموعه تهران-ری-شمیران) را در برگیرد و در تحقیقات و برنامه ریزی های گوناگون کنونی به کار آید تاکنون چاپ نشده است. (۱۹۸) سفینه تبریز، گردآوری و به خط ابوالمجد محمد بن مسعود تبریزی، تهران، ۱۳۸۱ش.
کسروی، احمد، آذری یا زبان باستان آذربایجان، ج۱، ص۳۲، تهران، ۱۳۵۳ش. نادر میرزا قاجار، تاریخ و جغرافی دارالسلطنه تبریز، ج۱، ص۲۳۶-۲۳۷، به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد، تبریز، ۱۳۷۳ش. کهنترین بافت تاریخی تبریز که به صورت مجموعه واحد و یکدست باقیمانده، بازار تبریز است. این بازار با ویژگیهای معماری، تنوع مشاغل، وجود راستهها، سرایها و تیمچهها، یکی از بزرگترین و پر رونقترین بازارهای ایران است و نیز نشانهای از وسعت و اهمیت شهر تبریز به شمار میرود. تبریز به سبب قرار گرفتن بر سر راههای غرب به شرق و شمال به جنوب یکی از مراکز مهم ارتباطی و اقتصادی ایران بوده، و هماکنون نیز این موقعیت را دارا ست. از اینرو، از دیرباز توجه جغرافیانگاران و جهانگردان را برانگیخته است و هر یک به گونهای ویژگیهای این شهر و بازارش را وصف کردهاند (دنباله مقاله، گزارشهای جغرافیانگاران و جهانگردان).
هرچند جنبشهای ضد پاپ زمانی گسترده بوند، اکنون بسیار نادر و در حاشیه هستند. “پاپ سیاه” لقبی خفت آور است که به رهبر جامعهٔ عیسویون به خاطر پوشیدن قبای سیاه اطلاق میشود، در حالیکه پاپ همیشه ردای سفید بر تن دارد. در قرنهای اول مسیحیت، لقب “پاپ” به معنی “پدر” برای تمامی اسقفها ثبت شرکت در تهران استفاده می شد. امروزه رهبران کلیسای ارتدوکس کوپتیک، کلیسای کاتولیک کوپتیک و کلیسای ارتدوکس شرقی الکساندریا نیز “پاپ” نامیده میشوند که قبلاً “پاپ کوپتیک” نامیده میشدند. و پاپ الکساندریا و شیح مقر پاپ سنت مارک به نام ” پاپ و بزرگ الکساندریا و تمامی آفریقا” خوانده میشد.
اولین سهشنبه مهدوی سال ۱۴۰۰ در سومین حرم اهلبیتع
سه واژه فوق نمادي طبقه اجتماعي روحانيون (فرزندان يهودا، روحانيون عيسوي، مغها) مي باشند. در ترجمه آيات قرآني برخي از مترجمين، صابئين را به ستاره پرستها ترجمه كرده اند. اطلاق مفهوم ستاره پرست به صابئين به تفاسير مفسرين اوليه قرآن و حكماء و علماء اسلامي قرون چهارم تا ششم هجري مربوط مي گردد.
حافظ ابرو، ذیل جامع التواریخ رشیدی، ج۱، ص۲۳۶، به کوشش خانبابا بیانی، تهران، ۱۳۵۰ش. حافظ ابرو، ذیل جامع التواریخ رشیدی، ج۱، ص۲۲۴-۲۳۳، به کوشش خانبابا بیانی، تهران، ۱۳۵۰ش. اقبال آشتیانی، عباس، تاریخ مغول، ج۱، ص۳۶۲-۳۶۳، تهران، ۱۳۶۴ش.
اقدامات پدافندی را در حوزههای مختلف شهری دنبال میکنیم
او اشه یعنی راستی و درستی و قانون ایزدی و پاکی است. این صفات در مزدیسنا به نامِ امشاسپندان خوانده میشوند و زمانی پنداشته میشد که ایزدانی جدا از اهورامزدا هستند اما چنین تفسیری از امشاسپندان در رابطه با اهورامزدا در گاتها یافت نمیشود. اما پارهای از جوانان ایزدی هم بودند که صرف نظر از باورهای اجدادی خود مبنی بر دوریگزیدن از پیروان دیگر ادیان، وارد جنبشهای چپگرا در میان کردان عراقی شدند و در صف پیشمرگانبا حکومت صدام حسین جنگیدند. خانوادههای آنان نیز چون بسیاری دیگر از کردهای عراقی آماج حملات انتقامجویانه ارتش قرار گرفتند و خانمان خود را از دست دادند. باور بر این است که نام کیش ایزدی ریشه در واژه فارسی ایزد دارد. عناصری همچون ستایش خورشید و آتش در این آیین نشانههایی از باورهای باستانی ایرانیان، مهرپرستی و دین زرتشت دارد.